هر سال رتبههای برتر کنکور از طریق منابع مهمی مانند کتابهای مختلف و جزوات اساتید با تجربه درس زیست را مطالعه میکنند. در ادامه تجربیات برخی از رتبههای برتر کنکور ۱۴۰۱ را با همدیگر میشنویم. پس با ما همراه باشید.
امیر حسین اسدیه رتبه ۲۸ کنکور ۱۴۰۱ تجربی از شهر تبریز مدرسه شهید مدنی
سال دهم و یازدهم زیست خوندنم زیاد جالب نبود، اونقدری کتاب رو میخوندم که مطمئن بشم اگه برم تست بزنم ۹۰ درصد تستها رو درست بزنم. خیلی از این روش خوشم نمیاومد. سال دوازدهم اصلاح شد، روزنامهوار یکی دو بار کتاب رو میخوندم بعد از کتاب خیلی سبز تستهاش رو میزدم گاها زوج و فرد و گاها کلش رو. با اینکار متوجه میشدم که کجا مهمه و کجا رو نخوندم دوباره اون قسمتها رو میخوندم. بعد که یه مدت گذشت دوباره تستهای اون مبحث رو میزدم که تقریبا مسلط شم. البته کتاب خیلی سبز رو برای ترم یک دوازدهم زدم. ترم دو دوازدهم کتابی به نام نردبام دوازدهم بود اونو کار کردم. البته منبع اولم IQ جامع بود. سال دهم منبعم خیلی سبز و میکرو پایه قسمت دهم بود ولی سال یازدهم فقط کتاب خیلی سبز رو زدم و بیشتر روی تستهای معروف آزمون کشور استفاده کردم که به نظرم تست آزمون خیلی بهتر از تستهای کتابهاست، چون هم آپدیتتره و هم نکات جدیدتری داره و دید طراحها نسبت به سوالات درستتره میتونه کمک بهتری بکنه. دوران جمعبندی کتابی به نام موج آزمون داشتم حالا اگه برگردم عقب نمیزنمش تا نصفش زدم ول کردم، نکاتش خیلی خوب بود ولی بیانش خیلی افتضاح بود کاملا به دور از کنکور بود. ذهن آدم رو بهم میریخت. کلاس هم سال دوازدهم یکی کلاس آقای خادم، طول سال و جمعبندی بودم. جمعبندی یک کلاس دیگهای بورسیه شده بودم کلاس آقای جشانی. من اگه بودم بیشتر روی اشکالات پایهام کار میکردم، چون پایه رو توی دو سه ماه نمیشه خوند ولی بالاخره پایه رو اکثر دانشآموزان یه بار خوندن، میدونن که چه مباحثی داره و چجوریه. پیشخوانی سال دوازدهم رو ترم اول سال دوازدهم میخوندم تا جایی که بشه. لزوما همشو نمیرفتم نگاه کنم. بحث ابهامات فکر کنم دو قسمت داره، بعضی ابهامات رو میشه با زیاد تست زدن نظر طراح رو فهمید؛ مثلا نگارش این تست اینجوریه من میدونم طراح به چی فکر کرده میزنم این گزینه. بعضی دیگه از ابهامات رو واقعا نمیشه جوابشون رو داد. من خودم روشون خیلی کار کردم ولی توی کنکور هر ابهام این مدلی اومد غلط زدم. با خودشونه اگه زیاد کار کنن ضربه میبینن. چون اعتمادی بهش نیست که زیاد تایم بزارم اون سوالات ابهام داری که حالا شاید شانسیه بعضی وقتا اونارم درست بزنم، نمیشه حالا همچین چیزی. شاید با زیاد تست زدن بعضی از این سوالات ابهامی رو بشه پیشبینی کرد ولی نباید بیشازحد فکر کنیم.
سانیار صالحی رتبه ۶ منطقه کنکور ۱۴۰۱ تجربی از شهر میاندوآب مدرسه شهید مدنی
فرض کنید مهر و آبان ماه بود من مثلا فصل سه دوازدهم رو شروع به خوندن کنم اول کتاب رو یکی دو بار میخوندم بعد یه سری تست آموزشی میزدم غلط هم خیلی زیاد بود چون اولین بارم بود که میخوندم. دو سه روز بعدش که کلاس آقای خادم بود مینشستم توی کلاس یه بار میدیدم. روز بعدش یه بار کتاب و اون چیزهایی که آقای خادم گفته بود رو میخوندم و بعد یه سری هم تست میزدم. اولین کتاب هم که میخوندم خیلی سبز بود، تستهاش رو میزدم تا دو هفته بعد هم سعی میکردم کامل تستهای خیلی سبز رو بزنم تا منبع اول کامل تموم شه. بعدشم سعی میکردم قلمچی بیاد شاید اون مبحث توی قلمچی آذر اینا بود، یه ماه قبلش من باید میخوندم اون فصل رو. دومین منبعم هم IQ جامع بود از اون شروع میکردم و شاید نصفش رو میزدم، بعدش کتاب رو یه بار میخوندم و بقیهشم نگه میداشتم واسه دوره کردن، دیماه بود نیم سال اول و دوازدهم بود یا مثلا بعد عید اینا. کل کتاب رو یه جا نمیزدم که تموم کنم. چون نظر طراحی که ۱۰۰ تا تست رو طراحی کرده شاید ۵۰ درصدش عین هم هستن، چون یه طراح ۱۰۰ تا سوال رو طراحی کرده. کلاس من فقط از آقای خادم، دهم، یازدهم و دوازدهم و جمع بندی استفاده کردم. منبع هم خیلی سبز، IQ جامع بود حالا من کتاب نردبام هم داشتم ولی خیلی نزدم. بعد کلاس آزمون پلاس گاج داشتم همینا. خیلی سبز هم دهم، هم یازدهم و هم دوازدهم. بعد آزمونهایی که شرکت میکردم، قلمچی بود، ماز بود و زیستاز بود و آزمونهای دکتر خادم که توی کلاس داشتیم. بعدش الان یه جوی هست باید تموم کنی این درس رو تا قبل از عید، اینا همشون حرفه. من خودم زیست رو همون با آقای خادم تموم کردم یعنی تا اسفند تموم کردم هیچ ضرری هم ندیدم و شاید بالاترین درصد هم زدم به نظرم این بیشتر از اینکه فایده داشته باشه استرس میده به آدم. میگه هی تموم کنم هی تموم کنم شاید ضرر داشته باشه.
به نظرم بهترین کاری که میتونن بکنن، برای تابستون زیست پایه رو خیلی خوب جمع کنن کلا پایه خوب جمع کنن. یه طوری که مطمئن بشن خودشون میتونن به ۹۰ درصد سوالها جواب بدن و ۹۰ درصد هر کسی با کس دیگه فرق داره. به نظرم مثلا هفتهای که ۲۰ ساعت زیست میخونن، ۱۵ ساعتش برای پایه باشه. چون دوازدهم برای تابستون خیلی هم مهم نیست اگه خواستن بخونن همون قلمچی تا فصل ۲ میره، دانشآموزان قوی تا فصل ۳ بخونن ولی دانشآموزان متوسط با همون قلمچی، دانش،آموز ضعیف هم نتونه عیب نداره چون کلی وقت برای دوازدهم هست.
ابهامات هم زیاد ارزش نداره گیر بدیم. همین کنکور یه سوالش مشخص نیست طراح چی میگه یا معلم ها چی میگن. یه سوال هست خارج یه جور گرفته و داخل یه جور دیگه. به نظرم ارزش نداره زیاد وقت بزارن. ولی این ابهامات رو با زیاد تست زدن میتونن خوب برخورد کنن. نه اینکه یه دبیر بیاد بگه من همه ابهامات رو بلدم اینطور چیزی نیست.
طه رنجی رتبه ۴ کنکور ۱۴۰۱ تجربی از ارومیه مدرسه شهید بهشتی ناحیه اول
توی درس زیست برخلاف اون یکی درسها یه مقدار حاشیه زیاده چون توی کتاب هم کامل نگفته خیلی از چیزها رو. مثلا دهم که میخوندی همه میگفتن زیاد نیاز نیست بریم کلاس، جالب بود همه هم کم میزدن. خودمم جزو اونا بودم. بعدا متوجه شدم که اگه ادم کلاس نره اول باید به کلاس زیست بره. چون درسنامهها خیلی حاشیه دارن. مطالب اضافی خیلی دارن که اگه کنکور هم خیلی حاشیه داشته باشه، فوقش یک سوال یا دو سوال از ۵۰ سوال حاشیهدار خواهد بود. واسه زیست اول وقتی آقای خادم تدریس میکردن من از یازدهم آذرماه توی کلاس ایشون بودم همچنین جمعبندیهاش هم بودم. اول کتابچه تدریس رو میخوندم بعد کتاب درسی رو میخوندم ممکنه مطالبی که توی کتابچه بود توی کتاب نبود عموماً شکلها، مینوشتم بعد تست میزدم منابع اولم خیلی سبز بود مثل همیشه. خیلی سبز رو میزدم بعد یک مدت بلافاصله تکراری میشه مطالب و حفظ میشه. یک مدت دو روز، سه روز یا یک هفته بعد دوباره همون کتاب رو میخوندم از یک منبع موثق دیگه واسه من IQ جامع بود تست رو میزدم. بعد هروقت که آزمون بود دوباره کتاب رو میخوندم و منابع رو میزدم تستهاش رو. این تا بهمن ادامه داشت. بعد از بهمن که خیلی خونده بودیم تقریبا ۵ بار اینا کتاب رو خونده بودم .تست رو میزدم بعد وقتی غلط میزدم برمیگشتم به کتاب نکته اون تست رو کنار شکل مینوشتم، عمما شکل ها اشکال داشت. بعد از اونم آزمون ها رو قبل از هر آزمون جامع یا هر چیزی دیگه ای باشه میزدم. اول آزمون های آقای خادم بود، بعد ازمون های کانون. اقای خادم تدریسشون حاشیه نداره اون جاش خوبه. مثلا ادم سوال میپرسه مثلا میگن این توی درس شما نیست و واقعا نیست. یه آزمون دادن که حاشیه زیاد است واسه همین توی زیست. حاشیه ها رفع میشه و ابهام نداره کلاس. اون ابهام هایی که قبل اون برامون ایجاد شده بود چون توی زیست دبیر هم زیاد نیست، آدم بپرسه. بیشتر قسمت رفع اشکال و ابهام زدایی کمکم میکرد.
پریا جعفری رتبه ۵۴ منطقه کنکور ۱۴۰۱ تجربی از شهر تبریز مدرسه فرزانگان ۱
من از سال دهم کتاب رو منبع اصلی قرار دادم و به نظرم راهم درست بود چون زیاد زیان ندیدم. زیاد درگیر درسنامه ها این ها نشدم. مگر اینکه توی یه موضوعی اشکال داشتم حالا فیلم آموزشی میدیدم یا میرفتم درسنامه ها رو نگاه میکردم و بیشتر روی کتاب توجه داشتم. در سال یازدهم همین شکلی بود و در کنار کتاب منبع تست هم داشتم من میکروگاج رو استفاده میکردم. و تستهایی که توی قلمچی اشتباه میزدم سعی میکردم مرور کنم. نکتههاشون حتما سعی میکردم بنویسم بهخصوص توی کتاب. من توی کتاب مینوشتم چون میدونم اگه توی دفتر مینوشتم برنمیگشتم. چون توی کتاب بیشتر بودن همون جا سعی میکردم بنویسم کخ جلوی چشمم باشه هر وقتی که این صفحه رو میبینم یاد اون نکته هم بیفتم به همین دلیل توی کتاب مینوشتم. ولی مثلا قیدها رو من سعی میکردم حتما هایلایت کنم توجه ویژهای داشته باشم به خصوص بعضی قیدها خیلی مهمتر بودن. بعضی از قیدها زیاد مشکل ایجاد نمیکنن ولی بعضیا خیلی مهم هستن و توی پاسخها خیلی به درد آدم میخورن کلها رو سعی میکردم زیاد نگاه کنم. یعنی مثلا سعی میکردم یه عکسی از این داشته باشم توی ذهنم که حتی اگه یه نکتهای باشه که تا حالا ندونستم و دقت نکردم جایی ندیدم یه فلش بکی بزنم توی ذهنم یادم بیاد مثلا جزییات چی بود. توی کنکور خودمونم در مورد یاختهای نوع دوم اون شکلش یکم یادم بود که تونستم بزنم به همین دلیل اون شکل خوشبختانه یادم بود. تونستم بزنم.
من گاها توی پی دی افها شکلها رو بزرگ میکردم و نگاه میکردم. یا مثلا توی پی دی اف اون سرچ باکسش قیدها رو سعی میکردم بزنم یا پیش و پس اینا. کلمات کلیدی رو سعی میکردم بزنم نگاه کنم.
سال یازدهم در کنار کتابف منبع تستی هم که داشتم میکرو بود و سوالات قلمچی رو هم بررسی میکردم. اشکالاتمو و اون نکات رو. من فقط سوال و اشکالات رو نگاه نمیکردم. کلا سعی میکردم آزمون رو یه بار بزنم. چون گاها میبینی یه سوالی هستش که من متوجه نشدم ولی خب این نکته رو داره اونم توی کتابم مینوشتم. درسنامه هم نمیخوندم مگه این اشکال داشتم. دهم و یازدهم استاد نداشتم خودم میخوندم. سعی میکردم یه بار فصل رو بخونم ببینم چی میگه چون من خودم به زیست علاقه دارم مشتاق بودم حالا قبلا هم کتاب خونده بودم بلد بودم. یه بار میخوندم بعد پاراگراف پاراگراف میاومدم نکتههاش رو در میآوردم. بعد به مرور زمان در مرورهای بعدی میدیدم گاهی نکات جدیدی هم پیدا میشد و در فاصلههای زمانی هم سعی میکردم مرور داشته باشم.
سروش حقیقت رتبه ۴۱ منطقه کنکور ۱۴۰۱ تجربی از شهر تبریز مدرسه شهید مدنی
در درس زیست به نظرم اولویت اول سعی کنن مبحث رو بهصورت روزنامهوار از روی کتاب بخونن برای اینکه یه آشنایی اولیه ایجاد بشه. باتوجهبه اینکه اکثر بچهها به زیست علاقهمند هستن باعث میشه که خیلی ذهنیت خوبی براشون ایجاد بشه. بعد حالا از تدریس دبیرشون استفاده بکنن یا حالا اگر از درس نامهها استفاده میکنن بههرحال فرق میکنه روش افراد. بعد عمیقتر بخونن و بعد از اون هم از یه تعداد تست استفاده بکنن برای اینکه بتونن آشنا بشن با طرز فکر طراحها. در درس زیست به نظر من مهمترین روشی که پیش بگیرن مرور مکرر کتاب درسیه. چون اکثر دانشآموزا بهخاطر عدم تسلط روی کتاب هستش که تستها رو نمیتونن خوب جواب بدن.